سرماخوردگی خوب دردیه و بد دردیه....
سرماخوردگی هم واسه خودش دنیایی داره،،،باتمام بدبختیاش بازم دوسش دارم...
چندروزه که به معنای ولقعی از گلودرد و سرفه میمیرم...از بس سرفه کردم حنجره
و گلوم و نای و... میسوزه،درحدی کهحس میکنم صدای مکرر سرفه هام رو اعصابه
بقیست،جوری موقعه ای که میخوام سرفه کنم صدامو حبس میکنم که از چشام اشک میاد
و بعد سریع برای اینکه منفجر نشم یه لیوان آب میخورم و سرفم تا حدودی بند میاد اما گلوم
حسابیمیخاره و اذیت میشم...همه چی به کنار این آب ریزش بینی به کنار:((صدای فس
فسم کل خونهرو برداشته و هرقسمت خونه دستمال کاغذی یافت میشه:-|یعنی خودم از
دست خودم عاصی شدم بقیه رو نمیدونم والا....دلم میخواد زودتر از این همه فس فس کردن
ها و سرفه های رو اعصاب در بیاماما بازم این سرما خوردگیو دوست دارم و تنها چیزی که تو
زندگیم علت دوست داشته شدنشو نمیدونم همین سرماخوردگیه....
.
.
پ.ن1:قابل به ذکر است که بگم این سرما یا آنفلانزا کل اعضای خانواده گرفتن اما من ازشون
نگرفتم و یک روزه از دوست جون جونی و نکبتم گرفتمکه الفاتحه...
برای شادیه روحش پیشاپیش صلوات:))
.
پ.ن2:درحال حاضر جز آب پزی و دمنوش گیاهی چیز دیگه ای نمیخورم و این برای منی که عاشق
غذام یعنی بدبختی و فاجعه...و امیدوارم برای همچین موردهایی پیش نیاد
(البته لازمه که بگم یواشکییه چیزایی از قبیل حلواشکری و کیک خامه ای و...
میخورم و کی مچم قراره گرفته شه الله و اعلم:)) )
- ۹۷/۰۸/۲۳