کمی آرام شویم

مینوسم و فریاد های دلم را بی صدا میگویم تا بلکه کمی ارام شوم

کمی آرام شویم

مینوسم و فریاد های دلم را بی صدا میگویم تا بلکه کمی ارام شوم

کمی آرام شویم

دردے که انسان را به سکوت وا میدارد بسیار سنگین تر از دردیست که انسان را به فریاد وا میدارد...! و انسانها فقط به فریاد هم میرسند،نه به سکوت هم!

آخرین مطالب

۲ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

آینده نه چندان دور

چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۰۷:۴۱ ب.ظ

در آینده ای نه چندان دور و نه چندان دور معلوم نیست زندگی برما چه کند..

واقعا قراره با این شرایط کرونا ، وضع اقتصاد ، حس و حال بد همه ووو چی بشه؟

من یکی که گاهی وقتا باخودم فکرمیکنم که لیلا داری برای چی میجنگی؟چیکارداری میکنی؟

اصلا اینقدر تلاش و مشکلات جسمی و روحی روانی واسه چیه؟؟؟

شرایط روحی مناسبی هم این روزا ندارم.. نه همیشه اما مجموعا آره 

خب کاریشم نمیشه کرد..

من دختر قوی ای هستم مطمنن ، چون با خیلی چیزا تو زندگیم جنگیدم یکیش اون مرتیکه حرومزاده 

یکیش تغییر خودم ، 

منه لیلا چه سختی هایی که تو زندگیم نکشیدم و با چه چیزهایی نجگیدم..

خستم 

خیلی خسته

قطعا ی روز رمان زندگیمو درست میکنم چون خیلی سختی کشیدم

خیلی

این پست رو خیلی وقت پیش نوشتم و ذخیره کردم ولی پستش نکردم برگشتم دوباره به وبلاگم دیدم

بازم به حالم میخوره این متن

و االان پست کردم

بچه آخر

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۲۰ ق.ظ
الان چند روزه که یه چیز ذهنمو درگیر کرده و دلم میخواست بدونم 
که چرا؟؟؟
اما کسی نبود یا تنها کسی که میتونستم باهاش حرف بزنم میثم 
بود که اونم نیست هیچوقت و درگیر زندگیشه 
سوالم اینه که چرا بچه آخریا همیشه یه ضربه ای خوردن یا مشکل دارن
نه بچه آخریایی که دوتا هستن
سه به بالارو میگم..
چرا واقعا؟؟
چندوقته دلم میخواست خانم جدیدی مشاورم بیاد و باهم حرف بزنیم
یکم دلم آروم بشه اما متاسفانه نیست و هنوزم بعد از سه چهارماه تلاش
برای دیدنش نیومد
چون برادرش فوت کرده و فکرکنم بخاطر همین نیومده 
این روزای منم میگذره و حس و حالم یه روز خوبه و یه روز بد
یا گاهی چقتا تو یک روز هم بدم هم خوب
نرگس هم هست و میگذرونیم این روزامونو
نمیدونم واقعیتش چه کنم 
این سوال مثله خوره افتاده تو جونم😢