کمی آرام شویم

مینوسم و فریاد های دلم را بی صدا میگویم تا بلکه کمی ارام شوم

کمی آرام شویم

مینوسم و فریاد های دلم را بی صدا میگویم تا بلکه کمی ارام شوم

کمی آرام شویم

دردے که انسان را به سکوت وا میدارد بسیار سنگین تر از دردیست که انسان را به فریاد وا میدارد...! و انسانها فقط به فریاد هم میرسند،نه به سکوت هم!

آخرین مطالب

و چه آسان فهمیدم:)

شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۰۳ ق.ظ

 و این را امشب فهمیدم که هیچ اهمیتی برای این موجود که اسمش مادر است ندارم

من حتی کنار این اهمیت نداشتنام میدانم از من خوششم نمیآیدو خیلی تلخ و گزنده هست

و چقدر سخت است درک کردنش اما من به راحتی هضمش کرده ام

چرا که..

قبل تراز اینها میدانستم و به دنبال اثباتش بودم

و امشب

به من اثبات شد

تلخ بود

اما حقیقتی بیش نبود

دیر و زود داشت،اما سوخت و سوز..نه

چه بهتر که زود فهمیدم و ای کاش زودتراز اینها حرف میزدم و متوجه این موضوع میشدم

اما درهرصورت زمان خوبی متوجهش شدم..

فقط مانده ام ازاین به بعد چطور رفتار کنم...

منی که تازه استارت خوب بودن باهاشو زده بودم و برایش تلاش های زیادی میکردم تا باهام خوب رفتار کند

الان مانده ام که چه کنم...

هوووووفف..

ازاین به بعد باید در پی در آرودن این باشم که چرا بامن اینطور هست...

بدون سوال کردن البته..

کار سختی است اما شدنیست..:)

  • leila 79.ha

نظرات  (۱)

  • دختری از جنس باد
  • این حرفو نزن
    مادر شاید گاها بد رفتاری کنه اما براش مهمی
    پاسخ:
    گاها نیست همیشه همینه حتی خوبم باهاش رفتار میکنم بازم همینه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی