کمی آرام شویم

مینوسم و فریاد های دلم را بی صدا میگویم تا بلکه کمی ارام شوم

کمی آرام شویم

مینوسم و فریاد های دلم را بی صدا میگویم تا بلکه کمی ارام شوم

کمی آرام شویم

دردے که انسان را به سکوت وا میدارد بسیار سنگین تر از دردیست که انسان را به فریاد وا میدارد...! و انسانها فقط به فریاد هم میرسند،نه به سکوت هم!

آخرین مطالب

سطح سواد به شعورا آدم ها

سه شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۲۱ ب.ظ

میگن میزان سطح سواد ادم ها ربطی به شعورشون نداره اما به نظر من اینطور نیست(البته در بعضی

ها صدق نمیکنه اونم آدمایی که کنجکاو وفوضول اند......

پدر جنابالی از این دسته ادمایی هست که تو چیزایی که بهش ربطی هم نداره دخالت میکنه و خیال 

میکنه همه چی میدونه و بارشه...

مثلا اگه حرفشم درست نباشه میگه درسته و بهش بگید2+2میشه4 میگه نه میشه3یا5!!!یعنی به

عمق کلامم پی ببرید...

دیروز ویندوز کامپیوترمو عوض کردم و همه چی نصب و آماده و در حالتsleep گذاشتم و بعدازظهر

بیرون رفتم...پدر بنده مرض خاموش کردن محافظ های خونه رو داره و وقتی میبینه محافظ کامپیوتر

روشنه میگیره خاموش میکنه و ویندوز میپره و اعصابمو سگی میکنه...

حالا میگم چرا اینکارو کردی به وسایلم دست زدی؟؟میگه تو مصرف برق صرفه جویی بشه!!!!

یعنی ریدم تو استدلالشون...مملکت ریدس پدر بنده تو کفه مصرفه بهینه است....

  • leila 79.ha

نظرات  (۳)

  • حـ . آرمان (استاد بزرگ)
  • سلام.
    به نظر من هم سطح سواد هیچ ربطی به شعور نداره. چه بسیار افرادی که سواد دارند اما شعور کافی ندارند.
    در مورد خاموش کردن وسایل هم اکثر پدرها اینطوری هستن زیاد ناراحت نشین. تا یه لامپی، کلیدی چیزی می بینن حس میکنن اگه اونو خاموش کنن سوپر من شدن.
    محافظ رایانه رو پشت کیس کامپیوتر قرار بدین تا دیده نشه راه حل بسیار موثری است. یا روی کلیدش رو با چسب یا لنت بپوشونین.
    پاسخ:
    پشت کیس میزارم ولی چون محافظ رو برای وصل شارژر نیاز داشتم بیرون اوردم و فراموش کردم بزارم پشت کیس ولی به هرحال ممنون بابت راهنماییتون:)))))
  • یک مرد آبی
  • اینکه پدر و مادر ها بعضی تیک های عصبی خاص دارن شکی نیست ولی واسه آرامش اعصابت شما فکر کن برق خونه قطع شد بعدشم ویندوز پرید !!!
    پاسخ:
    !!!واقعا چه جالب...
    چه خوب که شما(توهین نباشه)بلدید خودتونو به اون راه یاهمون دور از جون شما خریت بزنید
    کلا ماهرید تو اینکار...ای کاش میشد یه دوره بیام پیشتون و ازتون یاد بگیرم!
  • رضا چترزرین
  • من هم گاهی اوقات میگم  سطح سواد بستگی داره و گاهی اوقات نه 
    پدر و مادر بنده هم نه که از این قاعده مستثنی باشند اما همچین داستان هایی با اونا من هم دارم
    باید توضیح بدهم که مادر بنده بی سواد هستن به حدی که گاهی اوقات از نفهمیدنشون و خیلی بدتر پافشاری بر اون نفهمیدن چنان ادم از عصبانیت داغ میشود که منفجر میخواد بشه
    یک بار سر کارت عابر بانکی میخواستم بفهمونم که شماره حساب با شماره کارت فرق میکنه
     اما اون حرف خودش رو میزد
    و خیلی از این داستان ها بدتر  که خجالت میکشم بگم 
     اما به خاطر این گفتم گاهی اوقات نه 
    چون زن عمویی دارم بی سواد اما چنان شعوری و درک والایی داره که به داشتنش غبطه میخورم  کتاب خون هم نیس
    اما با این جور مسائل  جوری کنار میاد و حرف های ما رو میزنه که انگار داره با ما حرف میزنه
    یعنی من عاشقم
    یا چند روز پیش اقایی بی سواد رو دیدم از کلامش از حرف زدنش که این که نباید بچه رو زد بچه یک فرشته است
    اگه بزنی گناه کبیره است
    این حرف از دهن مردی در اومد که کاملا بی سواد  روستایی و شاید وضع ناجور  با لباس های ژولیده و کهنه
    ان حرفا برای پسری بود که بی ادب ترین و شرور ترین بود و چنان غر می زد که همه توی اداره از دستش عاصی شده بودن از این پسر هایی که با گریه کارشونو با فریاد بلند راه می اندازن
    بله یک دفعه این حرف ها از دهن اون اقا در اومد
    هر چند من عیب رو از اون پدر و مادر میدونم که نتونستن تا اینجایی که اون پسره فک کنم 4 سالش میشد 
    به خوبی ترتبیت کنند
    اما بدانید خیلی عظیمی از هم سن های شما با شما همدردی می کنند

    پاسخ:
    اوهوم،کاملا درسته...
    ممنون بابت نظر خوبتون:))))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی